نرم‌افزار باران

اصطلاحات حسابداری

آشنایی با اصطلاحات حسابداری بینش ارزشمندی را در مورد بخش حسابداری یک شرکت به شما ارائه می‌دهد. اگر از حسابداری سررشته ندارید، یادگیری اصطلاحات اولیه حسابداری به شما کمک کند تا با بخش حسابداری خود بهتر کار کنید. در این مقاله، اصطلاحات رایج حسابداری را به اختصار تعریف می‌کنیم.

مقاله اصطلاحات حسابداری

آموزش حسابداری

حسابداری رستوران به صورت کامل

آشنایی با اصطلاحات حسابداری بینش ارزشمندی را در مورد بخش حسابداری یک شرکت به شما ارائه می‌دهد. اگر از حسابداری سررشته ندارید، یادگیری اصطلاحات اولیه حسابداری به شما کمک کند تا با بخش حسابداری خود بهتر کار کنید. در این مقاله از آموزش حسابداری، اصطلاحات رایج حسابداری را به اختصار تعریف می‌کنیم.

خیلی مواقع کار کردن با نرم افزار حسابداری بدون داشتن اطلاعات کافی در خصوص این اصطلاحات کار دشواری خواهد بود.

لیست اصطلاحات معروف حسابداری و مفهوم آن

1. حسابداری (Accounting)

حسابداری سوابق مالی یک کسب‌وکار را پیگیری می‌کند. همچنین اطلاعات مالی را برای اهداف مالیاتی، سرمایه گذاری و… گزارشگیری، تجزیه‌ و تحلیل ‌و خلاصه می‌کند.

۲- حسابداری دوطرفه (Double-entry bookkeeping)

حسابداری دوطرفه یک روش حسابداری است که برای هر تراکنش مالی نیاز به ثبت بستانکاری و بدهی دارد. این روش بر معادله حسابداری دارایی‌ها = بدهی‌ها + حقوق صاحبان سهام متکی است.

۳. حسابدار (Accountant)

حسابدار فردی است که در ثبت و گزارش تراکنش‌های مالی مهارت دارد. بسته به نیاز شرکت، ممکن است از شخص خواسته شود که گواهینامه‌های خاصی را به عنوان مدرک داشته باشد.

۴. حسابرس (Auditor)

حسابرسان، کارشناسان حرفه‌ای هستند که با بررسی صحت حساب‌‌ها و سوابق مالی یک واحد تجاری، وضعیت مالی آن را ارزیابی می‌کنند.

۵. گزارش حسابداران (Accountants’ report)

گزارش حسابداران یک سند مالی است که توسط یک حسابدار مستقل تهیه می‌شود. این سند شامل صورت‌های مالی، گزارش‌های بررسی، گزارش‌های رویه‌های مورد توافق، گزارش‌های جمع‌آوری و گزارش‌های گواهی است.

۶. دوره حسابداری (Accounting period)

دوره حسابداری به بازه زمانی گزارش شده در صورت‌های مالی اشاره دارد. به عنوان مثال خلاصه ذینفعان شامل صورت‌های مالی سه ماهه است.

۶. سرمایه (Capital)

سرمایه یک دارایی مالی با ارزش شامل کالا یا وجه نقد است. سرمایه در گردش، که به سرمایه نقدی واحد تجاری اشاره دارد، با کم کردن دارایی‌های جاری از بدهی‌های جاری محاسبه می‌شود.

۷. موجودی (Inventory)

موجودی اصطلاحی است که برای طبقه‌بندی دارایی‌هایی استفاده می‌شود که یک تجارت برای فروش به مشتریان خود خریداری کرده است. همانطور که این اقلام به مشتریان فروخته می‌شود، حساب موجودی کاهش می‌یابد.

۸. موجودی اولیه (Beginning Inventory)

مقدار کالای موجود برای فروش در ابتدای یک دوره حسابداری.

۹. دارایی (Asset)

دارایی هر گونه سرمایه شرکت با ارزش ریالی است. دارایی‌‌ها می‌توانند هزینه‌‌ها را کاهش دهند، جریان نقدی ایجاد کنند یا فروش را بهبود بخشند. انواع دارایی‌‌ها شامل هزینه‌های ثابت، جاری، نقدی و پیش پرداخت می‌شود.

۱۰. دارایی ثابت (Fixed asset)

دارایی ثابت دارایی است که برای مدت طولانی استفاده می‌شود، مانند ساختمان‌ها و تجهیزات.
مثال: شرکت ABC محصولات خود را به خواربار فروشی‌های محلی می‌فروشد. کامیون های تحویلی که در اختیار دارد دارایی‌های ثابت هستند.

۱۱. حساب‌های پرداختنی (Accounts payable)

حساب‌های پرداختنی شامل تمام هزینه‌های تجاری پرداخت نشده است. و به عنوان بدهی در ترازنامه آن ثبت می‌شود.

۱۲. حساب‌های دریافتنی (Accounts receivable)

حساب دریافتنی نشان دهنده پولی است که دیگران به یک تجارت بدهکار هستند. حساب‌های دریافتنی تحت دارایی‌‌ها در ترازنامه شرکت ثبت می‌شود و منبع نقدینگی کوتاه مدت است.

۱۳. تعهدی (Accrual)

تعهدی، هزینه یا درآمدی است که تحقق بافته اما هنوز ثبت نشده است. به عنوان مثال کارمندان یک شرکت بیمه در سال 2020 پاداش دریافت کردند، اما تا سال 2021 به آنها پرداخت نمی‌شود.

۱۴. حسابداری بر مبنای تعهدی (Accrual basis accounting)

حسابداری مبتنی بر تعهدی فرآیند ثبت تراکنش‌های مالی در زمان وقوع است نه زمانی که خریدار پرداخت می‌کند.

۱۵. هزینه تعهدی (Accrued expense)

هزینه تعهدی هزینه انباشته هزینه‌های تجاری را توصیف می‌کند که پرداخت نشده است. روش تعهدی حسابداری، هزینه‌‌ها را در زمان وقوع شناسایی می‌کند، نه زمانی که پرداخت می‌شود.

۱۶. سود تعهدی (Accrued Interest)

سودی که بین آخرین پرداخت انباشته شده است

۱۷. سود نقدی (Cash Dividend )

توزیع درآمد شرکت بین سهامداران به صورت نقدی.

۱۸. حساب نقدی (Cash Account )

حساب شرکت کارگزاری که معاملات آن به صورت نقدی تسویه می شود.

۱۹. حسابداری بر مبنای نقدی (Cash basis accounting)

حسابداری بر مبنای نقدی یکی از رایج‌ترین روش‌های حسابداری تجاری است. از آنجایی که بر معاملات نقدی متمرکز است، حساب‌های پرداختنی یا دریافتنی را شناسایی نمی‌کند.

۲۰. جریان نقدی (Cash flow)

جریان نقدی، هزینه یا درآمدی است که یک شرکت انتظار دارد از فعالیت‌های تجاری خود در یک دوره معین به دست آورد. جریان نقدی خالص به مجموع تمام پولی اشاره دارد که یک تجارت به دست می‌آورد. صورت‌های جریان نقدی شامل تمام وجوه نقدی است که یک کسب‌وکار از عملیات، سرمایه گذاری و تامین مالی خود دریافت می‌کند.

در حسابداری ارزی مفهومی به نام نرخ نقدی داریم که به معنای نرخ تبدیل در تاریخ معامله است.

۲۱. تخصیص (Allocation)

تخصیص اصطلاحی است که بیانگر فرآیند تخصیص وجوه به حساب‌‌ها یا دوره‌های مختلف است.

۲۲. صورت‌های مالی (Financial Statement)

صورت های مالی فعالیت‌های مالی واحدهای تجاری را با جزئیات بیان می‌کنند.

۲۳. صورت سود و زیان (Profit and loss statement)

صورت سود و زیان یک صورت مالی است که عملکرد و وضعیت مالی یک شرکت را با گزارش درآمدها، هزینه ها و سود خالص آن در یک دوره خاص خلاصه می کند. مترادف با صورت درآمد است.

۲۴. صورت سود و زیان جامع (comprehensive income statement )

کل درآمدها و هزینه‌های شناسایی شده در یک دوره مالی که قابل ارائه به صاحبان سرمایه است را به تفکیک عناصر تشکیل دهنده آن‌ها نشان می‌دهد.

۲۵. ترازنامه (Balance sheet)

ترازنامه یک گزارش مالی است که تمام دارایی‌‌ها (دارایی‌ها)، بدهی‌‌ها (بدهی‌ها) و حقوق صاحبان سهام یا صاحبان شرکت را خلاصه می‌کند. و فرمول آن چنین است:

دارایی + بدهی + حقوق صاحبان سهام.

۲۶. تراز آزمایشی  (Trial Balance)

موجودی آزمایشی فهرستی از تمام حساب‌های موجود در دفتر کل با مبلغ موجودی آن‌ها است.

۲۷. صورت حساب بانکی (Bank statement)

صورت‌حساب بانکی گزارش دوره‌ای است که بانک برای صاحب حساب ارسال می‌کند و موجودی ماهانه در حساب را نشان می‌دهد.

۲۸. صورت مغایرت بانکی (Bank Reconciliation)

فرآیندی که توسط آن یک حسابدار تعیین می کند که آیا و چرا بین موجودی نشان داده شده در صورت حساب بانکی و موجودی حساب نقدی در GENERAL LEDGER شرکت تفاوت وجود دارد یا خیر.

۲۹. ارزش (Value)

در حسابداری، ارزش عبارت است از ارزش پولی دارایی، تجارت، کالاهای فروخته شده، خدمات ارائه شده یا بدهی

۳۰. ارزش دفتری (Book value)

ارزش دفتری ارزش اصلی یک دارایی منهای استهلاک یا بدهی انباشته آن را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر چگونه یک دارایی ارزش خود را از دست می‌دهد.

۳۱. سرقفلی 

دارایی نامشهود واحدهای تجاری، نظیر شهرت یا محبوبیت برند.

۳۲. بودجه

بودجه تمام دارایی مورد نیاز سال آینده است

۳۳. بودجه بندی (Budgeting)

بودجه بندی تدوین یک برنامه مالی برای کنترل جریان نقدی است.

۳۴. نمودار حساب (Chart of accounts) 

نمودار حساب‌‌ها (COA) شاخصی از حساب‌های مالی در دفتر کل یک شرکت است.

۳۵. بستن دفاتر  (Closing the books) 

بستن دفاتر حسابداری فرآیندی را توصیف می‌کند که توسط حسابدار برای بستن یا به صفر رساندن گزارش‌های خلاصه درآمد، هزینه و درآمد کسب‌وکار انجام می‌شود. معمولاً در پایان سال انجام می‌شود.

۳۶. بهای تمام شده کالای فروخته شده  (Cost of goods sold) 

بهای تمام شده کالای فروش رفته یک اصطلاح حسابداری است که هزینه‌های متحمل شده برای تولید کالاها یا خدماتی را توصیف می‌کند که یک کسب‌وکار می‌فروشد. آن‌ها هزینه‌های مستقیم در نظر گرفته می‌شوند. وقتی COGS از درآمد کم می‌شود، به تعیین سود ناخالص شرکت کمک می‌کند. ارزش ممکن است شامل هزینه مواد خام و نیروی کار باشد.

۳۷. حقوق صاحبان سهام  (Equity)

حقوق صاحبان سهام نشان دهنده ارزش باقی مانده پس از حذف بدهی‌‌ها است. اگر دارایی‌های خود را بردارید و بدهی‌های خود را کم کنید، حقوق صاحبان سهام باقی می‌ماند که متعلق به سرمایه گذاران و مالکان است.

۳۸. بهای تمام شده کالای فروخته شده (Cost of Goods Sold)  

بهای تمام شده کالای فروخته شده هزینه‌هایی است که مستقیماً به ایجاد یک محصول یا خدمات مربوط می‌شود. هزینه‌هایی که برای راه اندازی کسب‌وکار مورد نیاز است در این دسته قرار نمی‌گیرند. نمونه ای از بهای تمام شده کالای فروخته شده هزینه مواد یا نیروی کار مستقیم برای ارائه خدمات است.

۳۹. سود ناخالص (Gross Profit)

سود ناخالص نشان دهنده سودآوری یک تجارت، بدون در نظر گرفتن هزینه‌های سربار است. با کم کردن بهای تمام شده کالای فروخته شده از درآمد برای همان دوره محاسبه می‌شود.

۴۰. سود انباشته

وجه نقد باقیمانده را پس از پرداخت تمام قبوض معوق و تقسیم سود سهامداران توصیف می‌کند. فرمول سود انباشته = شروع سود انباشته + سود یا زیان خالص – سود سهام.

سود و زیان انباشته از مهم ترین مفاهیم حسابداری هستند.

۴۱. درآمد (فروش)  (Sales)،(Revenue)

درآمد عبارت است از هر پولی که یک کسب‌وکار به دست می‌آورد.

۴۲. درآمد خالص  (Net Income)

درآمد خالص مبلغی است که با سود به دست می‌آید. با برداشتن درآمد و کم کردن تمام هزینه‌‌ها در یک دوره معین از جمله COGS، سربار، استهلاک و مالیات محاسبه می‌شود.

۴۳. درآمد غیر عملیاتی (Non-operating income)

درآمدی است که از فروش محصول یا خدمات یک شرکت ایجاد نمی‌شود.
مثال: یک شرکت چاپ ماشین آلات قدیمی را به قیمت 20000 دلار می فروشد. آن مبلغ درآمد غیر عملیاتی محسوب می‌شود.

۴۴. حاشیه خالص (Net Margin)

حاشیه خالص درصدی است که سود یک شرکت را نسبت به درآمد آن نشان می‌دهد. با برداشتن درآمد خالص و تقسیم آن بر درآمد برای یک دوره معین محاسبه می‌شود.

۴۵. حاشیه  ناخالص (Gross margins)
حاشیه ناخالص سودآوری شرکت را پس از کسر بهای تمام شده کالای فروخته شده توصیف می‌کند. با تقسیم همان دوره سود ناخالص بر درآمد برای همان دوره محاسبه می‌شود.

۴۶. استهلاک (Depreciation)

استهلاک اصطلاحی است که برای از دست دادن ارزش یک دارایی در طول زمان محاسبه می‌شود. به طور کلی، یک دارایی باید ارزش قابل توجهی داشته باشد تا بتوان استهلاک آن را تضمین کرد. دارایی‌های معمولی که مستهلک می‌شوند، خودروها و تجهیزات هستند. استهلاک در صورت سود و زیان به عنوان هزینه ظاهر می‌شود و اغلب به عنوان «هزینه غیر نقدی» طبقه بندی می‌شود زیرا تأثیر مستقیمی بر وضعیت نقدی شرکت ندارد.

۴۷. هزینه (Cost) 

به هر گونه هزینه‌ای اطلاق می‌شود که کسب‌وکار متحمل می‌شود.

۴۸. بدهی (Liability)

تمام بدهی‌هایی که یک شرکت هنوز باید پرداخت کند، بدهی نامیده می‌شود. بدهی‌های مشترک شامل حساب‌های پرداختنی، حقوق و دستمزد و وام است.

۴۹. بستانکار (Credit)

بستکار عبارت است از افزایش در حساب بدهی یا حقوق صاحبان سهام یا کاهش در حساب دارایی یا هزینه.

۵۰. بدهکار (Debit)

بدهی افزایش در حساب دارایی یا هزینه یا کاهش در حساب بدهی یا حقوق صاحبان سهام است. (مفاهیم بدهکار و بستانکار)

۵۱. تنوع‌بخشی (Diversification)

تنوع‌بخشی روشی برای کاهش ریسک است. هدف تخصیص سرمایه در میان تعداد زیادی از دارایی‌‌ها است.

۵۲. هزینه‌ها (Expenses)

هزینه‌هایی که یک کسب‌وکار ممکن است طی روند تولید خود متحمل شود.

۵۳. هزینه ثابت (Fixed Cost)

هزینه ثابت هزینه‌ای است که با حجم فروش تغییر نمی‌کند. به عنوان مثال، اگر شرکتی بیشتر بفروشد، اجاره و حقوق تغییر نمی‌کند. نقطه مقابل هزینه ثابت، هزینه متغیر است.

۵۴. هزینه متغیر (Variable cost)

هزینه متغیر یکی از دو نوع اصلی هزینه ای است که یک شرکت هنگام تولید کالا یا خدمات متحمل می‌شود. هزینه‌های متغیر با میزان تولید متفاوت است و ممکن است شامل نیروی کار، کمیسیون و مواد خام باشد. با این حال، هزینه‌های ثابت بدون توجه به تولید ثابت باقی می‌ماند و ممکن است شامل پرداخت اجاره، بیمه و بهره وام باشد.

۵۵. هزینه انباشته (cumulative expense)

هزینه‌های متحمل شده‌ای که هنوز پرداخت نشده است.

۵۶. هزینه‌های عملیاتی (Operating expense)

مخارج تجاری که مستقیماً با تولید کالاها یا خدمات مرتبط نیستند – به عنوان مثال، هزینه‌های تبلیغات، مالیات بر گردش حساب یا هزینه‌های بیمه.

۵۷. مدخل مجله (Journal entry)

ورود به مجله فرآیند تغییر یا به روز رسانی سوابق مالی یک کسب‌وکار است. این شامل یک شناسه منحصر به فرد، یک تاریخ، یک مبلغ، یک کد حساب برای نشان دادن اینکه کدام حساب در حال تغییر است و یک تعیین بدهی/اعتبار است.

 ۵۸. دفتر (Journal)

اولین جاییکه معاملات مالی در آن ثبت می‌شوند. این معاملات به ترتیب وقوع ثبت می‌شوند.

۵۹. دفتر کل (General Ledger)

دفتر کل نوعی از دفاتر قانونی است که، سند ثبت کامل تراکنش‌های مالی یک شرکت است. این دفتر به منظور تهیه کلیه صورتهای مالی استفاده می‌شود.

۶۰. دفتر روزنامه (journal entry)

دفتر روزنامه نحوه به روز رسانی و تغییرات در دفاتر یک شرکت است. هر دفتر روزنامه باید شامل یک شناسه منحصر به فرد (برای ثبت ورودی)، یک تاریخ، یک بدهی/بستانکاری، یک مبلغ و یک کد حساب (که تعیین می‌کند کدام حساب تغییر می‌کند) باشد.

۶۱. دفترداری یک‌طرفه (Single-entry bookkeeping)

فرایند حسابداری است که، به‌جای دو ورودی بدهکاری و بستانکاری، از یک ورودی استفاده می‌شود.

۶۲.حسابداری دوایر  (Departmental Accounting)

درآمد، هزینه‌ها و سود خالص هر اداره را نشان می‌دهد.

۶۳. معادله حسابداری (Accounting Equation)  

معادلۀ حسابداری به این صورت است: دارایی‌ها = بدهی‌ها + سرمایه.

۶۴. اصول حسابداری پذیرفته شده عمومی (Generally Accepted Accounting Principles)

قوانینی است که همه حسابداران هنگام حسابداری از آنها پیروی می‌کنند. این قوانین کلی ایجاد شده اند تا هنگام مشاهده گزارش‌های مالی یک تجارت، مقایسه «سیب با سیب» آسان‌تر باشد.

۶۵. بهره (Interest)

بهره مبلغی است که برای یک وام یا خط اعتباری پرداخت می‌شود که بیش از بازپرداخت مانده اصل است.

۶۶. نقدشوندگی (liquidity)

اصطلاحی که به سرعت تبدیل چیزی به پول نقد اشاره دارد. به عنوان مثال، سهام نقدینگی بیشتری نسبت به یک خانه دارند، زیرا می‌توانید سهام را سریعتر از املاک و مستغلات بفروشید (آن را به پول نقد تبدیل کنید).

۶۷. نسیه (On Credit/On Account)

خریدی که به صورت اعتباری یا با حساب انجام می‌شود، خریدی است که در آینده پرداخت می‌شود، اما خریدار فوراً از مزایای آن خرید برخوردار می‌شود.

۶۸. سربار (Overhead)

سربار آن دسته از هزینه‌هایی هستند که به اداره کسب‌وکار مربوط می‌شوند. هزینه‌های سربار شامل هزینه هایی که محصول را می‌سازد یا خدمات را ارائه می‌دهد نمی‌شود. به عنوان مثال، سربار اغلب شامل اجاره، و حقوق اجرایی است.

۶۹. هزینه‌یابی کار (Job Costing)

هزینه‌های کاری خاص را در مقابل درآمد حاصل از آن ارزیابی می‌کند.

۷۰. حقوق و دستمزد (Payroll)

حقوق و دستمزد حسابی است که پرداخت‌‌ها به حقوق، دستمزد، پاداش و کسورات کارکنان را نشان می‌دهد. اغلب در صورت وجود دستمزد تعلق گرفته برای تعطیلات یا دستمزدهای پرداخت نشده، این حساب در ترازنامه به عنوان یک بدهی نشان داده می‌شود.

۷۱. ارزش فعلی (Present Value) 

ارزش فعلی اصطلاحی است که به ارزش یک دارایی امروزی اشاره می‌کند، برخلاف زمان دیگری. بر اساس این نظریه است که پول نقد امروز به دلیل مفهوم تورم از پول نقد فردا ارزشمندتر است.

۷۲. رسید (Receipts)

رسید سندی است که ثابت می‌کند پرداخت انجام شده است. یک کسب‌وکار زمانی که محصول یا خدمات خود را می‌فروشد، رسید ارائه می‌کند و زمانی که برای کالاها و خدمات سایر مشاغل هزینه پرداخت می‌کند، رسید دریافت می‌کند. رسیدهای دریافتی باید نگهداری و فهرست بندی شوند تا شرکت بتواند ثابت کند که هزینه‌های انجام شده دقیق است.

۷۳. بازگشت سرمایه (Return on Investment)  

در اصل، این اصطلاح به سودی که یک شرکت کسب می‌کرد (بازده)، تقسیم بر سرمایه‌گذاری مورد نیاز اشاره داشت. امروزه از این اصطلاح برای دربر گرفتن بازده پروژه‌ها و اهداف مختلف استفاده می‌شود. به عنوان مثال، اگر شرکتی 1000 دلار برای بازاریابی خرج کرده باشد که 2000 دلار سود ایجاد کرده، این شرکت می‌تواند ادعاکند که بازگشت سرمایه آن در هزینه بازاریابی 50 درصد است.

۷۴. ورشکستگی (Insolvency)

حالتی که در آن یک فرد یا سازمان دیگر نمی‌تواند تعهدات مالی خود را با وام دهنده(های) پس از سررسید بدهی‌هایشان انجام دهد.

۷۵. تورم (Inflation)

تورم افزایش هزینه کالاها و خدمات در طول زمان است.

۷۶. فاکتور (Invoice)

فاکتور سندی است که میزان پول قابل پرداخت برای کالاها یا خدماتی را نشان می دهد که یک شرکت به مشتریان ارائه می‌دهد.

۷۷. آخرین ورود، اولین خروج (LIFO)

آخرین ورودی، اولین خروجی یک روش حسابداری برای ارزش‌گذاری موجودی است که در آن هزینه‌های آخرین کالای به دست آمده اولین هزینه‌هایی است که به سوابق هزینه‌ها اضافه می‌شود.

۷۸. اولین ورود، اولین خروج (FIFO)

اولین کالاهای خریداری شده و تولید شده، اولین کالاهایی هستند که از حساب موجودی کالا خارج می‌شوند.

۷۹. مغایرت‌گیری (Reconciliation)

توازن حساب تا زمانی که اعتبارات و بدهی‌ها برابر باشد.

۸۰. گزارش تاریخ انتشار (Report release date)

تاریخی است که یک شرکت صورت‌های مالی خود را منتشر می‌کند. شرکت ABC صورت‌های مالی سه ماهه خود را در اولین دوشنبه هر چهارمین ماه منتشر می‌کند.

۸۱. گردش مالی (Turnover)

کاربرگ تعداد دفعاتی را که یک محصول فروخته می شود و در یک بازه زمانی ثابت ذخیره می شود را توصیف می کند. همچنین توضیح می‌دهد که یک شرکت با چه سرعتی پرداخت‌ها را در مقایسه با فروش اعتباری خود جمع‌آوری می‌کند که به آن «گردش حساب‌های دریافتنی» می‌گویند. گردش موجودی عبارت است از نرخ محصولات فروخته شده در مقایسه با موجودی موجود در دست.

۸۲. کاربرگ (Worksheet)

کاربرگ نوعی کاغذ کاری است که توسط حسابدار به عنوان مرحله مقدماتی برای تهیه صورت مالی استفاده می‌شود. کاربرگ به حسابداران و حسابرسان کمک می‌کند تا چرخه حسابداری را تکمیل کنند و گزارش‌های پایان سال مانند تنظیم تراز آزمایشی و صورت های مالی را تهیه کنند.

۸۳. مالیات (Tax)

مبلغی است که توسط یک نهاد دولتی بر اساس درآمد، مصرف، ثروت یا موارد دیگر وضع می شود. اساساً سه نوع مالیات وجود دارد: مالیات بر درآمد، مالیات بر خرید و مالیات بر دارایی.

۸۴. مالیات بر درآمد (Taxable income)

بخشی از درآمد ناخالص یک شخص است که مشمول مالیات است. برای تعیین درآمد مشمول مالیات، کسورات، مانند پرداخت‌های وام دانشجویی یا کمک‌های حساب بازنشستگی فردی (IRA) از درآمد ناخالص کسر می‌شود.

۸۵. حساب مستقل نامحدود (Unrestricted Fund)

حساب‌هایی که هیچ محدودیتی برای استفاده یا هدف ندارند.

۸۶.  ثبت (Posting)

ثبت ورودی در دفتر کل

۸۷. سایر درآمدها (Other Income)

درآمدهای غیرتکراری

۸۸. مانده حساب (Account Balance)

به دو صورت است:  ماندۀ بدهی و ماندۀ بستانکار. ماندۀ بدهی یعنی جمع ورودی‌های بدهی بیش از جمع بستانکاری‌ها باشد و ماندۀ بستانکار یعنی جمع ورودی‌های بدهی کمتر از جمع بستانکاری‌ها باشد.

۸۹. هزینۀ سرمایه‌ای (Capitalized Expense)

هزینه‌های انباشته که به‌مرور زمان خرج می‌شوند

۹۰. گزارش سالانه (Annual Report)

گزارش به سهامداران یک شرکت که شامل ترازنامه سالانه حسابرسی شده شرکت و صورتهای سود مربوطه، حقوق صاحبان سهام یا مالکان و جریان های نقدی و همچنین سایر اطلاعات مالی و تجاری است.

۹۱. موسسه حسابداران رسمی آمریکا (AICPA)

سازمان ملی عضویت حرفه ای که نماینده حسابداران رسمی رسمی (CPA) است. AICPA استانداردهای اخلاقی و حسابرسی و همچنین استانداردهایی را برای سایر خدمات انجام شده توسط اعضای خود ایجاد می کند. از طریق کمیته ها، راهنمایی برای صنایع تخصصی تهیه می کند. با هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) و هیئت استانداردهای حسابداری دولتی (GASB) در ایجاد اصول حسابداری مشارکت می کند.

۹۲. APB

کمیته فنی ارشد موسسه حسابداران رسمی آمریکا (AICPA) که بیانیه هایی را در مورد اصول حسابداری از 1959-1973 صادر کرد. APB توسط هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) جایگزین شد.

۹۳. افزایش ارزش دارایی (Appreciation)

افزایش ارزش یک دارایی مانند سهام، اوراق قرضه، کالا یا املاک و مستغلات.

۹۴. ارزش بازار پایه (Base Market Value)

میانگین قیمت بازار گروهی از اوراق بهادار در یک زمان معین.

۹۵. وام (Loan)

پیش‌پرداخت پول از سوی وام‌دهنده به وام‌گیرنده

۹۶. خط پایین (Bottom Line)

خطی در صورت‌های مالی که درآمد خالص یا زیان را نشان می‌دهد.

۹۷. نقطه سربه سر (Break-Even Point )

نقطه ای که در آن مجموع درآمد برابر با مجموع هزینه‌ها برابر است.

۹۸. سفته (Note)

سفته چیست؟ سندی است که بازپرداخت بدهی خود را در آن تضمین می‌کنید.

۹۹. حساب‌های نامحدود (Unrestricted Fund )

حساب‌هایی که هیچ محدودیتی برای استفاده یا هدف ندارند.

۱۰۰. پایین‌آوردن ارزش یا مستهلک‌کردن دارایی‌ها  (Write-down/Write-off)

معاملات حسابداری که ارزش دارایی را کاهش می‌دهد.

101. تنخواه

تنخواه یک مبلغ مشخص و محدود از بودجه شرکت یا سازمان است که به صورت نقدی یا در حساب جداگانه‌ای به یکی از کارکنان یا واحدها تخصیص داده می‌شود. هدف از تنخواه این است که هزینه‌های روزمره، ضروری و کوچک کسب‌وکار بدون نیاز به مراجعه به بخش حسابداری یا درخواست‌های مالی پیچیده، به سرعت و کارآمد مدیریت شود.

اگر به دنبال اصطلاحی بودید که در لیست بالا پیدا نکردید، در قسمت کامنت‌ها درج کنید تا توضیحات بیشتر خدمت شما ارائه گردد.

فهرست محتوا

    مقالات جدید اصطلاحات حسابداری