حسابداری صنعتی یکی از اصطلاحات حسابداری پرکاربرد و یکی از ابزارهای مهم مدیریت محسوب میشود و دانش آن میتواند کمک شایانی به قلب یک واحد صنعتی کند. در این مقاله سعی کردیم به زبانی ساده شما را با این دانش آشنا کنیم.
- 1. حسابداری صنعتی (Industrial Accounting) چیست؟
- 2. تاریخچه حسابداری صنعتی
- 3. اهمیت حسابداری صنعتی چیست؟
- 4. حسابدار صنعتی کیست؟
- 5. وظایف حسابدار صنعتی چیست؟
- 6. حسابداری صنعتی چه تفاوتی با روشهای حسابداری سنتی دارد؟
- 7. چرا از حسابداری صنعتی یا بهای تمام شده استفاده میشود؟
- 8. تفاوت حسابداری صنعتی و مالی چیست؟
- 9. مرکز هزینه چیست و شامل چه بخشهایی است؟
- 10. اطلاعات مرکز هزینه چگونه بدست میآید؟
- 11. اجزا و عوامل حسابداری صنعتی
- 12. طبقه بندی هزینهها در حسابداری صنعتی
- 13. طبقهبندی هزینهها براساس حجم تولید
- 14. هزینهیابی چیست؟
- 15. انواع گزارش در حسابداری صنعتی
- 16. ضرورت تهیه گزارش در واحدهای تولیدی
- 17. پیش نیازهای ورود به حسابداری صنعتی
- 18. دانلود کتاب حسابداری صنعتی
حسابداری صنعتی (Industrial Accounting) چیست؟
حسابداری صنعتی شاخهای از علم حسابداری است و وظیفه جمعآوری اطلاعات در مورد عناصر بهای تمام شده و همچنین محاسبه بهای تمامشده واقعی محصولات و خدمات را بر عهده دارد و روشهای کاهش هزینه تولید را با تجزیهوتحلیل گزارشها و بررسی روشهای تولید شرح میدهد.
اگر مدیر یک مجتمع صنعتی به گزارشات دقیق و دقیق عناصر هزینه دسترسی نداشته باشد، در تصمیمگیری برای افزایش تولید یا تصمیم گیریهای دیگر و نحوه تصمیمگیری با مشکل مواجه خواهد شد. این دانش میتواند نگاه کلان بخش تولید را به خوبی به تصویر بکشد.
تاریخچه حسابداری صنعتی
محققان بر این باورند که حسابداری بهای تمام شده اولین بار در طول انقلاب صنعتی پدید آمد، زمانی که اقتصاد نوظهور عرضه و تقاضای صنعتی، تولیدکنندگان را مجبور کرد که هزینههای ثابت و متغیر خود را برای بهینهسازی فرآیندهای تولید خود ردیابی کنند. حسابداری بهای تمام شده به شرکتهای راهآهن و فولاد اجازه کنترل هزینهها را داد تا کارآمدتر شوند.
در آغاز قرن بیستم، حسابداری بهای تمام شده به یک موضوع گسترده در ادبیات مدیریت بازرگانی تبدیل شده بود.
اهمیت حسابداری صنعتی چیست؟
حسابداری بهای تمام شده تشخیص میدهد که یک شرکت پول خود را کجا خرج میکند، چقدر درآمد دارد و پول در کجا از دست میرود. هدف حسابداری بهای تمام شده گزارش، تجزیهوتحلیل و منجر به بهبود کنترلهای هزینه داخلی و کارایی است. به طور خلاصه، حسابداری بهای تمام شده یک سیستم تحلیل عملیاتی برای مدیریت است.
حسابدار صنعتی کیست؟
حسابدار صنعتی فردی است که در شرکتها و سازمانها به جمعآوری اطلاعات مالی و صنعتی میپردازد تا وضعیت اقتصادی و صنعتی یک شرکت را بهبود ببخشد. (وظایف حسابدار)
وظایف حسابدار صنعتی چیست؟
- تعیین و تشخیص هزینهها و سود برای یک دوره حسابداری
- جوابگویی به حسابرسان سازمان و مراجع دولتی
- جمع آوری، طبقه بندی و گزارش دهی از اطلاعاتی که به تصمیم گیریهای مدیریتی کمک میکند
- برنامهریزی و اجرای قوانین و ساختارهایی که علاوه بر اعمال کنترل باعث کاهش هزینهها نیز بشود
- تعیین ارزش موجودیهای بخشهای مختلف با هدف هزینهیابی و تعیین قیمت و همچنین کنترل موجودی
- تعیین هزینههای صرف شده و به نسبت آن میزان سود به دست آمده
حسابداری صنعتی چه تفاوتی با روشهای حسابداری سنتی دارد؟
بر خلاف حسابداری عمومی یا حسابداری مالی، روش حسابداری بهای تمام شده یک سیستم متمرکز داخلی و خاص شرکت است که برای اجرای کنترل هزینه استفاده میشود.
حسابداری بهای تمام شده میتواند بسیار انعطافپذیرتر و خاصتر باشد، بهویژه وقتی صحبت از تقسیمبندی هزینهها و ارزیابی موجودی میشود. روشها و تکنیکهای حسابداری بهای تمام شده از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است و میتواند بسیار پیچیده شود.
چرا از حسابداری صنعتی یا بهای تمام شده استفاده میشود؟
حسابداری بهای تمام شده میتواند تشخیص دهد که یک شرکت پول خود را کجا خرج میکند، چقدر درآمد دارد و پول در کجا از دست میرود. هدف حسابداری بهای تمام شده گزارش، تجزیهوتحلیل و منجر به بهبود کنترلهای هزینه داخلی و کارایی است. حتی اگر شرکتها نمیتوانند از ارقام حسابداری بهای تمام شده در صورتهای مالی یا برای اهداف مالیاتی استفاده کنند، اما برای کنترلهای داخلی بسیار مهم هستند.
تفاوت حسابداری صنعتی و مالی چیست؟
در حالی که حسابداری هزینه اغلب توسط مدیریت در یک شرکت برای کمک در تصمیمگیری استفاده میشود، حسابداری مالی همان چیزی است که سرمایه گذاران یا بستانکاران خارجی معمولا میبینند. حسابداری مالی وضعیت و عملکرد مالی شرکت را از طریق صورتهای مالی به منابع خارجی ارائه میکند که شامل اطلاعات درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیهای آن است.
حسابداری بهای تمام شده ابزاری برای مدیریت در بودجهبندی و تنظیم برنامههای کنترل هزینه است و حاشیه خالص را برای شرکت در آینده بهبود ببخشد.
یک تفاوت اساسی بین حسابداری بهای تمام شده و حسابداری مالی این است که در حالی که در حسابداری مالی، بهای تمام شده بسته به نوع معامله طبقهبندی میشود، حسابداری بهای تمام شده هزینهها را بر اساس نیازهای اطلاعاتی مدیریت طبقه بندی میکند.
حسابداری بهای تمامشده، به دلیل اینکه به عنوان یک ابزار داخلی توسط مدیریت مورد استفاده قرار میگیرد، نیازی به رعایت استاندارد خاصی مانند اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) ندارد و در نتیجه کاربرد آن از شرکتی به شرکت دیگر یا بخش به بخش دیگر متفاوت است.
مرکز هزینه چیست و شامل چه بخشهایی است؟
مرکز هزینه بخشی است که برای کسب و کار هزینه میکند، اما به تنهایی درآمدی ایجاد نمی کند. آنها اغلب واحدهای اداری، خدماتی و تولیدی هستند. این بخشها را نمیتوان برای کاهش هزینهها حذف کرد، زیرا برای سازمان حیاتی هستند.
مراکز هزینه میتوانند نقشهای فردی مانند آبدراخانه یا پرسنل منابع انسانی یا بخشهای کامل مانند بخشهای فناوری اطلاعات یا بخشهای خدمات پس از فروش باشند. اندازه یک مرکز هزینه و تعداد مراکز هزینه بسته به اندازه شرکت و صنعت متفاوت است. مراکز هزینه بهعنوان واحدهای مجزا در کسبوکار فهرستبندی شدهاند تا بتوان استفاده از منابع را به راحتی کنترل کرد.
عموما اصطلاح مرکز هزینه برای موسسات تولیدی و صنعتی بکار میرود. مراکز هزینه این موسسات عبارتاند از:
مرکز هزینه تولیدی
مراکز هزینه تولید مسئولیت ایجاد یا تولید محصولات را بر عهده دارند.
مرکز هزینه خدماتی
مراکز هزینه خدمات، مراکزی هستند که خدماتی را به سازمان ارائه میدهند، مانند بخش حسابداری یا منابع انسانی.
مرکز هزینه اداری
مراکز هزینه اداری خدماتی را ارائه میدهند که به سایر بخشهای سازمان کمک میکند، مانند تعمیر و نگهداری یا امنیت.
نوع مرکز هزینه تعیین میکند که چه نوع هزینههایی متحمل میشوند. به عنوان مثال، مراکز هزینه خدمات هزینههای مربوط به حقوق، اجاره و لوازم اداری را متحمل خواهند شد. مراکز هزینه تولید هزینههای مربوط به مواد اولیه، ماشین آلات و نیروی کار را خواهند داشت. مراکز هزینه پشتیبانی هزینههای مربوط به تعمیرات، تعویض قطعات و سوخت را خواهند داشت.
اطلاعات مرکز هزینه چگونه بدست میآید؟
مراکز هزینه در دفتر کل دسته بندیهای خاص خود را دارند تا تیم حسابداری بتواند هزینهها را پیگیری و منابع را تخصیص دهد.
منابع اطلاعاتی برای تحلیل هزینهها شامل موارد زیر است:
- صورتحسابهای خریدهای گذشته و آتی برای مواد اولیه و مصارف جاری
- برنامه زمانی پرداخت حقوق کارکنان
- رسیدهای نقدی و قبوض هزینههای جاری
اجزا و عوامل حسابداری صنعتی
مواد اولیه
مواد مستقیم: هزینه تمام مواد خام و سایر انواع موجودی که مستقیماً وارد محصول نهایی میشود. نمونههایی از هزینههای مستقیم مواد عبارتند از: پارچه برای پوشاک یا آلومینیوم و لاستیک برای دوچرخه.
مواد غیرمستقیم: آن دسته از مواد مصرفی که برای تکمیل کالا ضروری است و مصرف اندکی دارد مانند مصرف روغن، پیچ و … .
حقوق و دستمزد
حقوق پرداختی به هر کسی که مستقیماً در ساخت محصول یا خدمات برای فروش دخیل است. توجه به این نکته مهم است که کارگران مستقیم فقط کسانی هستند که به طور فعال روی محصول کار میکنند، مانند مهندس طراحی یک ماشین، مدیران بخش یا کارمندانی که به تعمیر محصولات اختصاص یافته اند در هزینههای مستقیم نیروی کار لحاظ نمیشوند.
سایر هزینهها (هزینههای سربار ساخت)
کلیه هزینههای غیرمستقیم دیگری که در طول تولید انجام میشود به عنوان بخشی از سربار در نظر گرفته میشود. در مقایسه، هزینههای مستقیم مواد و نیروی کار مستقیم به واحدهای محصول خاص، حسابهای سربار برای فرآیند تولید به عنوان یک کل گره خورده است.
نمونههایی از هزینههای سربار تولید عبارتند از: اجاره انبار، خدمات آب و برق، استهلاک تجهیزات و نگهداری و تعمیرات. همچنین شامل حقوق کارکنان مدیریت یا تعمیر و نگهداری میشود، اما حقوق مربوط به هر یک از وظایف اداری، فروش یا سایر وظایف تجاری را شامل نمیشود.
طبقه بندی هزینهها در حسابداری صنعتی
هزینه یکی از فاکتورهای کلیدی در عملیات بنگاههای اقتصادی می باشد بنابراین حسابداران تلاش میکنند با استفاده از یک نرمافزار حسابداری دقیق دسرمایه را حفظ کنند و آن را افزایش دهند.
اگرچه انواع مختلفی از هزینهها وجود دارد که مشاغل بسته به صنعت خود میتوانند متحمل شوند، در زیر تعدادی از متداولترین هزینههای مربوط به حسابداری بهای تمام شده آورده شده است.
هزینههای مستقیم
هزینه مستقیم هزینهای است که مستقیماً با تولید یک محصول مرتبط است و معمولاً شامل هزینههای مستقیم مواد، نیروی کار و توزیع میشود. موجودی، مواد خام و حقوق و دستمزد کارکنان برای کارگران کارخانه همگی نمونههایی از هزینههای مستقیم هستند. هزینههایی که به طور خاص با تولید یک محصول مرتبط هستند. اگر یک روستر قهوه پنج ساعت وقت صرف برشته کردن قهوه کند، هزینههای مستقیم محصول نهایی شامل ساعات کار روستر و هزینه دانههای قهوه میشود.
هزینههای غیرمستقیم
هزینههای غیرمستقیم نمیتواند مستقیماً به تولید یک محصول مرتبط باشد و برای مثال شامل برق یک کارخانه میشود.
هزینههای عملیاتی
هزینههای مرتبط با عملیات روزانه یک کسبوکار است. این هزینهها بسته به موقعیت میتواند ثابت یا متغیر باشد.
طبقهبندی هزینهها براساس حجم تولید
هزینههای ثابت
هزینههای ثابت هزینههایی هستند که برای ادامه فعالیت شرکت صرف میشوند و با حجم فروش و تولید نوسان ندارند. اجاره ساختمان یا تجهیزات کارخانه به عنوان هزینههای ثابت طبقهبندی میشود.
هزینههای متغیر
هزینههایی که با حجم تولید افزایش یا کاهش مییابند به عنوان هزینههای متغیر طبقه بندی میشوند. شرکتی که خودرو تولید میکند ممکن است فولاد را به عنوان هزینه متغیر در تولید داشته باشد یا یک فروشگاه گل که موجودی گل آرایی خود را برای روز ولنتاین افزایش میدهد، زمانی که تعداد بیشتری گل از مهد کودک یا مرکز باغ خریداری میکند، هزینههای بیشتری را متحمل میشود.
هزینههای نیمه متغیر
هزینههایی که هم میتوانند ثابت و هم متغیر باشند و به مقدار تولید بستگی دارند.
هزینهیابی چیست؟
روشهای هزینهیابی در واقع روشهایی هستند که منجر به انجام ثبتهای حسابداری و تهیه گزارشاتی میشوند که به مدیریت در کنترل هزینههای مواد، دستمزد و سربار کمک میکنند.
انواع هزینهیابی حسابداری بهای تمام شده
۱. هزینهیابی جذبی
هزینهیابی جذبی به تمامی هزینههایی گفته میشود که در جریان بهای تمام شده تولید مواد مستقیم، دستمزد و سربار متغیر کالاها جذب میشود.
۲. هزینهیابی مستقیم یا نهایی
متناسب با مقدار حجم تولید، هزینههای یک محصول تغییر میکند و هنگامی که در پایان هر دوره هزینههایی به طور مستقیم به کالای در حال تولید و بهای تمام شده اضافه میشود از روش هزینه یابی مستقیم یا نهایی استفاده می شود. این نوع هزینهیابی برای تصمیمات اقتصادی کوتاه مدت مفید است.
هزینهیابی نهایی میتواند به مدیریت کمک کند تا تأثیر سطوح مختلف هزینهها و حجم را بر سود عملیاتی شناسایی کند. این نوع تجزیهوتحلیل میتواند توسط مدیریت برای به دست آوردن بینشی در مورد محصولات جدید بالقوه سودآور، قیمتهای فروش برای تعیین محصولات موجود و تأثیر کمپینهای بازاریابی استفاده شود.
نقطه سربه سر که در آن درآمد کل برای یک محصول برابر با هزینه کل است، به عنوان کل هزینههای ثابت یک شرکت تقسیم بر حاشیه سهم آن محاسبه میشود. حاشیه سهم، که به عنوان درآمد فروش منهای هزینههای متغیر محاسبه میشود، همچنین میتواند بر اساس هر واحد محاسبه شود تا میزان سهم یک محصول خاص در سود کلی شرکت تعیین شود.
۳. هزینهیابی برآوردی یا تخمینی
هنگامی که قرارداد یا پیمانی با دیگر شرکتها و سازمانها منعقد میشود، از قبل هزینهای پیش بینی میشود و به آن هزینهیابی برآوردی یا تخمینی گفته میشود.
۴. هزینهیابی سفارش کار
برخی شرکتها بر اساس نیاز مشتریان محصولات تولید میکنند که به این محصولات محصولات سفارشی گفته میشود.
و اما هزینهیابی سفارش کار مجموعه قوانینی است که در هنگام جمعآوری، خلاصهسازی و ثبت هزینههای تولید از ابتدا تا انتهای تولید رعایت میشوند.
در روش هزینهیابی سفارش کار هر سفارش به طور جداگانه جمع آوری و ثبت میشود.
۵. هزینهیابی مرحلهای
از روش هزینهیابی مرحلهای در محصولاتی که مرحله تولید محصول بعد از مرحله مواد خام است، برای محاسبه بهای تمام شده آن محصولات استفاده میشود.
۶. هزینهیابی استاندارد
هزینهیابی استاندارد هزینههای «استاندارد» را به جای هزینههای واقعی به بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS) و موجودی کالا اختصاص میدهد. هزینههای استاندارد مبتنی بر استفاده کارآمد از نیروی کار و مواد برای تولید کالا یا خدمات در شرایط عملیاتی استاندارد است و اساساً مبلغ بودجه است.
با وجود اینکه هزینههای استاندارد به کالاها اختصاص مییابد، شرکت همچنان باید هزینههای واقعی را بپردازد. ارزیابی تفاوت بین هزینه استاندارد (کارآمد) و هزینه واقعی متحمل شده، تحلیل واریانس نامیده میشود. اگر تحلیل واریانس مشخص کند که هزینههای واقعی بالاتر از حد انتظار است، واریانس نامطلوب است. اگر مشخص کند که هزینههای واقعی کمتر از حد انتظار است، واریانس مطلوب است.
۷. هزینهیابی مبتنی بر فعالیت
هزینهیابی مبتنی بر فعالیت (ABC) هزینههای سربار را از هر بخش شناسایی میکند و آنها را به اهداف هزینه خاصی مانند کالاها یا خدمات اختصاص میدهد. سیستم حسابداری بهای تمام شده ABC بر اساس فعالیتهایی است که به هر رویداد، واحد کار یا وظیفهای با هدفی خاص اشاره دارد، مانند راه اندازی ماشین آلات برای تولید، طراحی محصولات، توزیع کالاهای نهایی یا عملیات ماشین آلات. این فعالیتها همچنین محرکهای هزینه محسوب میشوند و معیارهایی هستند که به عنوان مبنایی برای تخصیص هزینههای سربار استفاده میشوند.
به طور سنتی، هزینههای سربار بر اساس یک معیار عمومی، مانند ساعات کار ماشین، تخصیص مییابد. تحت ABC، تجزیهوتحلیل فعالیت انجام میشود که در آن اقدامات مناسب به عنوان محرکهای هزینه شناسایی میشوند. در نتیجه، ABC زمانی که نوبت به بررسی هزینه و سودآوری خدمات یا محصولات خاص شرکتشان میرسد، بسیار دقیقتر و مفیدتر است.
به عنوان مثال، حسابداران هزینه با استفاده از ABC ممکن است نظرسنجی را در اختیار کارکنان خط تولید قرار دهند که سپس مقدار زمانی را که برای کارهای مختلف صرف میکنند، محاسبه میکنند. هزینههای این فعالیتهای خاص فقط به کالاها یا خدماتی اختصاص مییابد که از این فعالیت استفاده کردهاند. این به مدیریت ایده بهتری میدهد که زمان و پول دقیقاً در کجا خرج میشود.
۸. حسابداری ناب
هدف اصلی حسابداری ناب بهبود شیوههای مدیریت مالی در یک سازمان است. حسابداری ناب توسعهای از فلسفه تولید و تولید ناب است که قصد دارد ضایعات را به حداقل برساند و در عین حال بهره وری را بهینه کند. به عنوان مثال، اگر یک بخش حسابداری بتواند زمان تلف شده را کاهش دهد، کارمندان میتوانند زمان صرفه جویی شده را به نحو مؤثرتری بر روی وظایف ارزش افزوده متمرکز کنند.
هنگام استفاده از حسابداری ناب، روشهای هزینهیابی سنتی با قیمت گذاری مبتنی بر ارزش و اندازه گیری عملکرد متمرکز بر ناب جایگزین میشوند. تصمیمگیری مالی بر اساس تأثیر بر سودآوری کل جریان ارزش شرکت است. جریانهای ارزش، مراکز سود یک شرکت هستند، که هر شعبه یا بخشی است که مستقیماً به سودآوری نهایی آن میافزاید.
انواع گزارش در حسابداری صنعتی
گزارش درون سازمانی
گزارشهای درون سازمانی بطور کلی مورد استفاده مدیران قرار میگیرند و برای برنامه ریزی، کنترل و نظارت و تصمیم گیری استفاده میشوند.
برون سازمانی
گزارشهای برون سازمانی مورد استفاده تمام اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از سازمان قرار میگیرند. نمونه آن سرمایه گذاران، دولت، بانکها و حسابرسان و… است.
ضرورت تهیه گزارش در واحدهای تولیدی
حسابداری صنعتی نقشی حیاتی در مدیریت کسب و کار ایفا میکند زیرا امکان تعیین هزینههای تولید را فراهم میکند که یک عامل کلیدی در هدایت تصمیمات استراتژیک تجاری است. با توجه به اهمیتی که این تحلیل در حاشیه کسب و کار دارد، استفاده از فرآیندها و ابزارهایی که قادر به ارائه دادهها و گزارشهای قابل اعتماد هستند که میتوانند تصمیمات مدیریت را هدایت کنند، ضروری است.
به لطف حسابداری صنعتی، در کنار حسابداری تحلیلی، میتوان تصویر کاملی از وضعیت شرکت به دست آورد و همچنین امکان بررسی و شکل دهی مجدد اقدامات توسعه کسب و کار آتی با هدف دستیابی به اهداف تعیین شده و به حداکثر رساندن نتایج فراهم خواهد شد.
پیش نیازهای ورود به حسابداری صنعتی
- بهرمندی از تجربه مرتبط و دانش مورد نیاز
- توانایی کار با نرمافزارهای حسابداری
- توانایی تهیه صورتهای مالی
- تسلط بر قوانین مالیاتی
- تسلط کامل بر قوانین بیمه تأمین اجتماعی و قوانین کار
دانلود کتاب حسابداری صنعتی
در انتهای این مقاله کتاب حسابداری صنعتی (۱) تالیف جمشید اسکندری را جهت دانلود قرار دادهایم.
دانلود کتاب حسابداری صنعتی ۱ تالیف جمشید اسکندری
جمعبندی
اغلب، سادهترین و مهمترین هدف حسابداری بهای تمام شده، تعیین قیمت فروش است. برای مثال، کسبوکاری که ساندویچ میفروشد، باید هزینه نان، کاهو، گوشت ساندویچ، خردل و سایر مواد را پیگیری کند. در غیر این صورت، محاسبه مقدار هزینه برای یک ساندویچ دشوار خواهد بود.
حسابداری هزینه نیز برای کمک به کنترل هزینه استفاده میشود. شرکتها میخواهند بتوانند هزینه کمتری برای ورودیهای خود داشته باشند و هزینه بیشتری برای خروجیهای خود دریافت کنند.
از حسابداری بهای تمام شده میتوان برای شناسایی ناکارآمدیها و اعمال بهبودهای لازم برای کنترل هزینهها استفاده کرد. این کنترلها میتواند شامل کنترلهای بودجهای، هزینهیابی استاندارد و مدیریت موجودی باشد.
حسابداری هزینه همچنین در تهیه صورتهای مالی کاربرد دارد. قیمتها و اطلاعاتی که از طریق حسابداری بهای تمام شده مورد مطالعه قرار گرفتهاند احتمالا جمعآوری اطلاعات برای اهداف حسابداری مالی را آسانتر میکند. به عنوان مثال، هزینههای مواد خام و قیمت موجودی کالا بین هر دو روش حسابداری مشترک است.
سوالات متداول
حسابداری صنعتی چیست؟
حسابداری بهای تمام شده شامل تعیین هزینههای ثابت و متغیر است. هزینههای ثابت هزینههایی هستند که هر ماه بدون توجه به سطح تولید تکرار میشوند. به عنوان مثال میتوان به اجاره، استهلاک، بهره وام و هزینههای اجاره اشاره کرد.
انواع هزینه در حسابدای صنعتی چیست؟
هزینه مستقیم، غیرمستقیم، ثابت، متغیر، عملیاتی
حسابداری صنعتی کجا استفاده میشود؟
حسابداری بهای تمام شده توسط تیم مدیریت داخلی یک شرکت برای شناسایی تمام هزینههای متغیر و ثابت مرتبط با فرآیند تولید استفاده میشود.